مدلسازی تجربی البرز مرکزی با توجه به تئوری پانه بحرانی |
کد مقاله : 1006-TSG7-FULL |
نویسندگان: |
الهام ناصررنجبر *1، اصغر دولتی1، شهرام بیکپور2 1دانشگاه خوارزمی تهران، دانشکده علوم زمین، گروه زمین شناسی 2دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست |
چکیده مقاله: |
مدلسازی تجربی به عنوان ابزار مناسبی برای مطالعهی فرایندهای زمینساختی به خصوص برای آزمایش فرضیات زمینشناسی به شمار میرود. مدلسازی براساس تئوری پانه بحرانی توسط پژوهشگران مختلف انجام شده است. براساس تئوری پانه بحرانی (critical taper theory) چهار پارامتر اصلی هندسهی منشورهای کوهزایی را توصیف میکند. شیب سطح مدل (ꭤ) ، شیب قاعدهی مدل (ꞵ)، اصطکاک داخلی (μ_int)، اصکاک زیرین (μ_bas). در مورد البرز شیب سطح مدل و شیب قاعدهی مدل با توجه به اطلاعات توپوگرافی و مقاطع زمینشناسی به طور نسبی اندازهگیری شده است. مقدار شیب سطح مدل (ꭤ ) در حدود 0- ˚8 و مقدار شیب قاعدهی مدل (ꞵ ) تقریبا ˚3 درجه در البرز اندازهگیری شده است. براساس مطالعات ساختاری انجام شده بر روی البرز مرکزی دو دیدگاه برای ساختارهای موجود در البرز پیشنهاد شده است. دیدگاه اول یک ساختار گلوار با گرایش به سمت جنوب (south-vergent flower structure) را بیان میکند و دیدگاه دوم البرز را به صورت کمربند چین و رانده نازک پوسته (thin-skinned) نشان میدهد که ساختار دوپلکس از نوع انباشت تاق ریخت (complex antiformal stack) را شکل داده است. براساس نتایج مدلسازی تجربی هر دو ساختار انباشت تاق ریخت و گلوار در مناطق با زمینساخت وارون محتمل است و در صورت وجود رسوبات پس از کشش به صورت پانهای، زمانی ساختار گلوار شکل میگیرد که شیب قاعدهی مدل(ꞵ) شیب زیادی (در حدود 6 درجه) داشته و ساختار انباشت تاق ریخت در شیبهای کمتر و در حدود 3 درجه شکل میگیرد. |
کلیدواژه ها: |
مدلسازی تجربی، زمین ساخت وارون، تئوری پانه بحرانی، البرز مرکزی، گسل نرمال، گسل معکوس |
وضعیت : مقاله برای ارائه به صورت پوستر پذیرفته شده است |